گاهی بعضی صبح ها شبیهه اولین دیدار نوزاد و مادر شبیهه بوی ننان
در کوچه شبیهه آن کسی که از معمولی ترین طنازی معشوق غرق خنده
میشود از ته دل شبیهه عکس رقصان ماه در آب شبیهه نوزاد خوابی که
انگشتانش گرد شده دور انگشتان پدر شبیهه چرخ زدن زیر باران وسط آفتابی ترین
ای جهان شبیهه دختری که خوشبخت ترین دختر جهان است بعضی شب ها این گونه
به خواب می روم
:: برچسبها:
دلنوشته فراق,
|