اشکهای تو شانه ام را خیس میکند و زخم سالهای پیش را
میسوزاند در تو کدام رودخانه می گرید و ماهی در استین
کدام رود در تو روشنایی عجیبی که درختان سیب را بارور میکند
و رویایی که هنوز در گوش دکلمه های تو میخواند زیبای من
تو همیشه چیزی را از قلم می اندازد
:: برچسبها:
دلنوشته چشمان بی فروغ,
|