در ماه رمضان چند جوان پیرمردی را دیدند که پنهانی غذا میخورد
به او گفتند ای پیرمرد مگر روزه نیستی پیرمرد گفت چرا روزه ام
فقط آب و غذا میخورم جوانان خندیدند و گفتند واقعا پیرمرد گفت بله
دروغ نمی گویم به کسی بد نگاه نمیکنم تهمت نمیزنم کسی را آزار
نمیدهم به کسی سخن دشنام نمیزنم چشم به مال کسی ندارم
غیبت نمیکنم گفت آیا شما هم روزه هستید یکی از جوانان در حالی
که سرش پایین نگه داشته بود به آرامی گفت خیر ما فقط آب و غذا نمیخوریم
:: برچسبها:
دلنوشته غم فراق,
|