به هرکس می رسم نام تورا با ذوق میگویم شبیه اولین تکلیف یک طفل دبستانی با من بمــان زلزله هم اگر تمام جهان را تڪان دهد دل من ڪنار تو اقیانوس آرام است و من یقین دارم زیباترین اتفاق برای من دوست داشتنِ تُ بود مثلِ نفسهایم دوستت دارم همانقدر بی اختیار همانقدر تا پایِ جان اين تو اين هم جانم كه ميشود ضميمه ى چند حرفىِ نامَت حالا با هر به زبان آوردنت هزار بار جانم برايت ميرود دلم میخواد مثل پروانه که دور گلش میگرده دورت بگردم دلم میخواد مثل بارونی که روح برگو به نوازش میگیره نوازشت کنم دلم میخواد دستام مثل باد با موهات بازی کنه دلم میخواد به قشنگترین حالت ممکن بغلت کنم شاید مثل تار های بهم تنیده شده شاید هم مثل گیاهی که دوره تنه یک درخت رشد کرده و بهش پیچیده ???? کاش یادت نرود روی این نقطهی پر رنگ زمین بین بی باوری آدمها یک نفر میخواهد که تو خندان باشی نکند کنج هیاهوی زمان غم بخوری تو بخند غم دنیا با من
:: برچسبها:
دلنوشته غم فراق,
|