تو مرا جست و جو می کنی يا من ترا ای چشم سبزدلربا
همه روياهايم را نيلوفری کرده ای
و همه خيال هايم را به بوی شراب آغشته ای
همه جا
گرمای خانه و جان و جهان است حضورت
ولی چشم که باز می کنم
نمی بينمت ديگر
با آن که می دانم
تو می بينيّم همه جا
من شيدای توام
يا تو مرا گرفته ای به بازوی سودا
ای چشم سبزای عشق بی پروا.....
:: برچسبها:
دلنوشته غم فراق ,