جه خبرا چکار می کنی عزاداری هایت قبول باشه و دعاهایت برآورده بشه
عشق من حتما کلی پر خوری کردی وای من این چند روز خیلی پرخوری کردم
دو کیلو اضافه شد به وزنم وای مگه میشه از غذای امام حسین گذشت من
هر روضه ای که رفتم برایت دعا کردم واسه گره کور عشقمون واسه آرامشت دعا
کردم راستی امروز نذری داری آنقدر پایین پیچ ات گفته اند که فکر کنم اگر قصد نذری
دادن هم نداشته باشی مجبوری بدهی در هر صورت قبول باشه عزیز دلم فکر کنم
پارسال همین حوالی بودیا عاشورا اگر اشتباه نکنم راستی ساعت دو ظهر داداشم
رفت وای طفلی تا 25 مهر دیگه نمیاد بعدش دیگه میاد واسه همیشه مشهد
خدا کند به سلامت برود و برگردد وای اینجا انقدر سرد شده که نگو انگاری که زمستون شده مواظب خودت باش باز سرما نخوری الان تغییر فصل خیلی بده
وبدن عادت ندارد و آدم سرما میخوره من که آنقدر سرمایی ام که نگو همه اش
پتو رویم می اندازم چند وقته خواهرم میگه بریم استخر و من امروز و فردا می کنم
دیگه امروز صبح قراره بریم وای الان سرد شده واقعا در آب رفتن نمی چسبه برعکس
که من آب را خیلی دوست دارم دیگه خلاصه این چند روز درگیر روضه رفتن بودم
امیدوارم خدا حاجت همه را بدهد الهی آمین فعلا دو تا حاجتم قبول شده حالا بعدا برایت میگم به حق
بزرگی امام حسین ع ولی حاجت خیلی مهمی که ازشون میخواهم بگیرم تویی عشق تو
کنار هم بودنمان من خیلی خسته ام امیدوارم امسال جواب صبر این سالهایم را بگیرم
خوب بخوابی عزیز دلم مواظب خودت باش
:: برچسبها:
دلنوشته لحظه قرار عاشقی,