آهنگ اشتیاق دلی دردمند را
شاید بیش از این نپسندی به کار عشق
آزار این رمیده سر در کمند را
بگذار سر به سینه من تا بگویمت
اندوه چیست عشق کدامست غم کجاست
بگذار تا بگویمت این مرغ خسته دل
عمریست در هوای تو از آشیان جداست
دلتنگم آنچنان که اگر ببینمت به کام
خواهم که جاودانه بمانم به دامنت
شاید که جاودانه بمانی کنار من
تو آسمان آبی و آرام و روشنی
من چون کبوتری که پرم در هوای توست
یک شب ستاره های تو ا دانه چین کنم
با اشک شرم خویش بریزم به پای تو
بگذار تا بگویمت ای صبح خوش نشان
بگذار تا بنوشمت ای چشمه شراب
بیمار خنده های توام بیشتر بخند
خورشید آرزوی منی گرم تر بتاب
:: برچسبها:
شعر,